Thursday, December 11, 2014

تعبیر خواب



شگفت زده ام می کند حض بصر از خنده هایت
چین و شکن های اطراف لبانت
دست هایت
انگشت هایت

   پاهای عمودت برزمینی که چند متر آن طرف ترش منم با نگاه به نگاهت

تندیس زندگی  برآمده از رگ
اعوجاج گیسو
اندیشه های شیشه ات
آنچنان که من بار ها خودم را آن سویش دیده ام

شگفتا
دنیایی سراسر قهقههٔ کوتوله های روده بر شده

شگفتا
.پوستت، که تعبیرش بخش پایانی رویای ناتمام دیشبم بود