Saturday, March 19, 2011

هر سال

یک سال من بودم و تو
عید شد
رقصیدیم
تو بودی و من
باز عید شد
صبح شد
من بودم تو
و 
من رفتم
.
.
.
سال بعد من هستم و من
تو هستی
اما
نمی دانم کجا
هستی اما
انگار که نیستی
دوباره  من هستم و من
انگار اون سال هم من بودم من
انگار که هر سال من با منم
تو هم با منی
هم نیستی
هم هنوزکه هنوز است از یک روش برای بودنت با همه من ها بی من ها 
بهره می بری

No comments:

Post a Comment